کرونا و سلامت روانی و اجتماعی جامعه
ایسنا/خراسان رضوی شرایط بحران همهگیری بیماری کرونا علاوه بر افزایش عوامل منفی مانند اضطراب، باعث ایجاد عوامل مثبت مانند همبستگی و مشارکت اجتماعی نیز شده است که بهصورت منفی و مثبت بر سلامت روان تاثیر گذار است.
کرونا ویروس ها بزرگترین عامل ابتلا به سرما خوردگی هستند که بیشتر در زمستان و بهار باعث سرماخوردگی میشوند. اگرچه کرونا ویروس ها اکثراً در حیوانات دیده میشوند اما ۵ نوع آنها دستگاه تنفسی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد. از علائم اصلی این بیماری میتوان به تب، سرفه، تنگی نفس و مشکلات حاد تنفسی اشاره کرد. در این مقاله به بررسی همهگیری بیماری کرونا، اجرای قرنطینه خانگی و اثرات مختلفی که بر جنبههای روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است پرداخته شده است. محققان در پژوهشی با عنوان «پیشبینی سلامت روان براساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی ازبیماری کرونا» آوردهاند: «این نتایج نشاندهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه خانگی بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همهگیری بیماری کرونا است».
در این پژوهش که توسط سوسن علیزاده فرد استادیار روانشناسی و مجید صفاری نیا استاد روانشناسی دانشگاه پیام نور انجام شده، آمده است: «از مهمترین نشانههای این بیماری، علائم حاد تنفسی است که در ۲درصد موارد منجر به مرگ بیمار میشود. با توجه به قدرت شیوع و انتقال بیماری، سازمان بهداشت جهانی در ۴ فوریه وضعیت اضطراری اعلام کرد و توصیه نمود تا کشورها انتقال فرد به فرد این بیماری را از طریق کاهش تماس افراد بهخصوص افراد مبتلا وکارکنان بخشهای مراقبت و درمان بیماران کاهش داده و گسترش جهانی آن را کنترل نمایند. متاسفانه این روش به تنهایی کارساز نبود و تعداد فزاینده مبتلایان نشان داد که علاوه بر بیماران، تعداد زیادی از ناقلان بدون علامت نیز در جامعه حضور دارند. این امر موجب شد تا برخی مناطق مجبور به انجام قرنطینه خانگی کامل یا اجرای مراقبتهای پیشگیری در سطح کلان و ملی در شهر، استان یا حتی کشور شوند».
پژوهشگران در رابطه با علل ایجاد اضطراب در بیماران، در این پژوهش آوردهاند: «اجرای این سیاستهای بهداشتی با وجود پیامدهای مثبت، موجب بروز اثرات منفی روانشناختی در سطح جامعه شده است. ترس از بیماری، مرگ، انتشار اخبار غلط و شایعات، تداخل در فعالیتهای روزمره، مقررات منع یا محدودیت سفروعبور و مرور، کاهش روابط اجتماعی، بروز مشکلات شغلی و مالی و دهها پیامد دیگر این شرایط، سلامت روان افراد جامعه را تهدید میکند. پژوهشها نشان میدهند که بروز بیماریهایی مانند بیماریهای تنفس به علت مشکلات جدی جسمانی و کاهش کیفیت زندگی بیماران باعث بروز اضطراب ناشی از بیماری خواهند شد. بیشتر تحقیقات بر اضطراب بیماران تمرکز دارند، اما واقعیت آن است که در زمان همهگیری یک بیماری مانندکرونا، ترس از بیماری و ترس از مرگ، درکنار آشفتگی فعالیتهای روزمره، موجب می شود تا افراد سالم نیز با اضطراب بیماری درگیر شوند».
کرونا یک رخداد بزرگ اجتماعی است
بر اساس این پژوهش: «این شکل از همهگیری یک بیماری، در واقع یک رخداد بزرگ اجتماعی است که نه تنها در سطح یک منطقه، که در سطح کشور و حتی دنیا مطرح شده و لازم است تا آثار اجتماعی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. از دیدگاه جامعه شناسی، شیوع بیماریهای واگیر مانند زمانی است که حوادث و بلایای طبیعی رخ میدهند. همهگیری بیماریهای خطرناک در سطح جامعه و بروز تلفات انسانی فراوان نیز جزو بلایای طبیعی قلمداد میشوند. به نظر میرسدکه شاید بروز همه گیری بیماری کرونا، علاوه بر اثرات منفی روانشناختی مانند استرس، موجب اثرات مثبت نیز بر شاخصهای اجتماعی مانند همبستگی اجتماعی شده باشد».
قرنطینه خانگی موجب اضطراب و عدم پیشبینی آینده میشود
محققان در رابطه با شرایط بحرانی کرونا و الزامات آن، اظهار کردهاند: «شرایط بحرانی همهگیری بیماری میتواند باعث آثار مثبت و منفی روان و اجتماع شود که به نوعی بر سلامت روان افراد جامعه اثرگذار هستند. مطابق با دیدگاههای جدید، سلامت به معنای سطح بالایی از سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی مفهوم سازی میشود به طوری که کمبود در هریک منجر به کاستی در سایر ابعاد شده و عوامل تأثیرگذار در هر مورد موجب تاثیر بارز بر روی ابعاد دیگر خواهد شد. بنابراین لازم است تا تغییرات سلامت روان با توجه به عوامل روانشناختی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و تبیین شود.
در شرایط بحران، ساختارهای اجتماعی و فردی زندگی دچار آشفتگی میشود. آشفتگی ساختارهای فردی، به معنای کاهش قدرت کنترل فرد و کاهش پیشبینی پذیری جریان زندگی است. مثلا در دوران قرنطینه خانگی، روال زندگی فرد مختل شده و در نتیجه کمتر میتواند آینده خود را پیشبینی کند و برای آن برنامهریزی نماید. افراد احساس میکنند که از میزان کنترل آنها بر جریان زندگی کاسته شده و این شرایط موجب احساس عدم امنیت میشود. آبراهام مزلو (پدر روانشناسی انسانگرایانه) امنیت را یکی از نیازهای اساسی بشر دانسته و آن را قدرت پیشبینی آینده تعریف میکند. این عدم امنیت، موجب اضطراب خواهد شد. اضطراب اساسیترین خصوصیت شرایط بحران بوده و در ایجاد آن، پیشبینی ناپذیری آینده بیشترین سهم را داراست.
کرونا، مشارکت و همبستگی اجتماعی را افزایش میدهد
در این پژوهش آمده است: «تاثیر این شرایط بر اجتماع، پیامدها و آثاری متفاوت و دوگانهای را نشان میدهد. از سویی موجب آشفتگی اجتماعی و ضعیف شدن قواعد اجتماعی شده و با تفاوت اجتماعی و خودخواهی، نفع طلبی فردی را افزایش میدهند. اما از سویی دیگر ممکن است سبب تقویت و تحکیم همبستگی اجتماعی، همکاری مردم، توسعه فعالیتهای خیریه و سازمانهای مردمی، تقویت روابط و مناسبات عاطفی، تحکیم خانواده و نیز افزایش انگیزه کار و تلاش، مشارکت و دگرخواهی و دگریاری منجر شود و به طور کلی مشارکت و همبستگی اجتماعی را افزایش میدهد».
پیشگیری و کنترل بیماری یک هدف مشترک برای مردم است
بر اساس این پژوهش: « ممکن است ساختارهای جدید ناسازگار یا سازگار با سلامت روان باشند. مثلا ممکن است کاهش روابط اجتماعی، موجب افزایش احساس تنهایی شود یا ادراک فرد از حمایت اجتماعی را کم کند. پژوهشها نشان دادهاند که در چنین شرایطی سلامت روانی فرد به مخاطره خواهد افتاد زیرا حمایت اجتماعی، اثرات مثبتی بر سرسختی روانی و کیفیت زندگی میگذارد. همچنین ممکن است در موقعیتهای بحرانی، ساختارهای سازگار نیز شکل گیرند. مثلا شرایط بحرانی سبب شود تا همه افراد جامعه در یک حرکت همسو و دارای هدف و ارزشهای مشترک، پیشگیری و کنترل بیماری را در پیش گیرند. به عبارت دیگر شرایط بحران موجب شود تا معنای جدیدی در زندگی اجتماعی افراد بوجود آید که قبلا مشابه آن یا وجود نداشته یا بسیار کمرنگ بوده است.
در شرایط کرونا قطع ارتباط اجتماعی، یک کنش اجتماعی کاملا مثبت است
در این معنای جدید، رفتار همه افراد جامعه دارای کارکردی یکسان و بهخصوص وابسته به هم میشود. این احساس که رفتار فرد به شدت بر جامعه اثرگذار است، حس مثبتی است که شاید قبلا به این شکل در زندگی افراد وجود نداشته است. در این شرایط حتی قطع ارتباطات اجتماعی، یک کنش اجتماعی با ارزشگذاری کاملا مثبت تلقی میشود. اگرچه ساختارهای اجتماعی معمولی از بین رفته یا دچار اختلال شده است اما میتواند در جامعه، ساختارهای اجتماعی قویتر با کارکرد مثبتتری بهوجود آورد. فردی دارای سلامت اجتماعی قلمداد میشود که علاوه بر رضایت از زندگی، آن را هدفدار دیده، بر زندگی خود تسلط داشته و خود را حاکم بر زندگی و نه قربانی آن ببیند».
محققان این پژوهش با اشاره به اینکه رعایت رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری کرونا، همان هدف تازهای است که زندگی اجتماعی مردم را تحتتأثیر قرار داده است، عنوان کردهاند: «این هدف تازه، موجب شده تا افراد احساس کنند که با تبعیت از آن میتوانند نه تنها بر سلامت جسمی خود، که بر سلامت جامعه نیز تسلط داشته و خود را حاکم بر شرایط و نه قربانی آن ببینند. این حس مشترک، در اصطلاح جامعهشناسی همبستگی و مشارکت اجتماعی نامیده میشود. در جامعه ایران، با توجه به فرهنگ جمعگرایانه و ارزشهای ملی و دینی مبتنی بر یکپارچگی و همبستگی، همواره در شرایط بحرانی شاهد آن بودهایم که ساختارهای تازه بر اساس این ارزشها شکل گرفتهاند و موجب وفاق و همبستگی اجتماعی و مشارکت جمع شده است.
همبستگی اجتماعی عاملی تاثیرگذار در مقابله با کرونا
نتایج پژوهش حاضر نیز تایید نمود که بخشی از تغییرات سلامت روان تحت تأثیر همین همبستگی اجتماعی بوده و موجب مقاومت در برابر اختلالات و آسیبهای روانشناختی شده است. بنابراین مشخص میشود که شرایط بحران همهگیری بیماری کرونا علاوه بر افزایش عوامل منفی مانند اضطراب، باعث ایجاد عوامل مثبت مانند همبستگی و مشارکت اجتماعی نیز شده است که بهصورت منفی و مثبت بر سلامت روان تاثیر گذار است. از همین رو، پیشنهاد میشود تا از این ظرفیت مهم اجتماعی جهت حفظ و ارتقاء سلامت روان جامعه بهره گرفته شود.
این پژوهش در شماره سی وششم نشریه پژوهشهای روانشناسی اجتماعی در زمستان ۱۳۹۸ منتشر شده است.
انتهای پیام
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ