ایسنا/خراسان رضوی یک پژوهشگر دینی گفت: یکی از مهمترین وجوه تمایز و امتیازات مجموعه کتابهای «علم دینی از چیستی تا چگونگی» ارائه دیدگاه روشن و شفاف از سه جزء مفهومی علم، دین و نسبت بین آنهاست تا خواننده با توجه به روش منطقی وارد تعریف هر کدام از این سه موضوع شود.
حجتالاسلام سید شهابالدین دعائی در نشست تخصصی علم دینی که به منظور رونمایی از مجموعه کتابهای «علم دینی از چیستی تا چگونگی» نوشته حجتالاسلام محمدحسن وکیلی در موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام برگزار شد، اظهار کرد: پیش از اینکه وارد مفهوم دین شویم، باید توجه داشت در مواجهه با مفاهیم سهگانه علم، دین و نسبت بین آن با مفاهیم اعتباری مواجه هستیم و نمیخواهیم از یک واقعیت عینی خارجی گزارش کنیم. به همین دلیل روش تعریف منطق ارسطویی که اساسا کارکرد آن برای تعریف و شناسایی ماهیات عینی خارجی است، در بحث ما کارآمد نیست.
وی افزود: مانند خیلی از اعتبارات و اصطلاحات دیگر باید توجه کرد بر اساس منطق، تولید مفاهیم اعتباری بر پایه نیاز شکل میگیرد و مرحوم علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات اصول فلسفه و روش رئالیسم این مطلب را توضیح دادهاند.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: اگر میخواهیم مفهوم علم، دین و نسبت آن را برای خود مشخص کنیم، باید ابتدا ببینیم که با چه نیازها و مشکلاتی در خارج مواجه هستیم و بر اساس آنها جعل اصطلاح کنیم که این جعل اصطلاح ما را از اشتراک لفظی نجات دهد و سپس تفهیم و تفاهم برای ما در این بحث ساده شود تا با مشکل مواجه نشویم.
دعائی تصریح کرد: درباره این مساله که علم دینی در کشور ما در چهار دهه اخیر چه بود و چرا مساله علم دینی مطرح شد، باید گفت که ریشه علم دینی را میتوان در تاریخ دوران رنسانس و عصر روشنگری غرب پیگیری کرد که در آنجا موضوع، مساله تعارض علم و دین بود اما اینکه آیا پس از انقلاب اسلامی هم همینطور بود یا خیر، باید گفت که در انقلاب اسلامی اتفاقی که افتاد این بود که دین اسلام خودش را در معرض جریان مدیریت اجتماعی قرار داد و مدعی کارآمدی در عرصه حکومتداری و سیاستورزی شد و این اتفاق سوال مهمی را در اذهان به وجود آورد که آیا منابعی که این دین بر آن تکیه زده، از جامعیت نسبی برخوردار است که بتوان ادعا کرد این انقلاب اسلامی است یا خیر؟ آیا منابع این دین که از کتاب و سنت و مجموعه آیات و روایات تشکیل میشود، میتواند بخشهای مختلف نرمافزاری این جامعه را پشتیبانی کند؟ این نزاع آهستهآهسته شروع شد و بین ۲ طیف گسترش پیدا کرد که موافق و مخالفینی داشت.
وی با بیان اینکه متون نقلی دین باید فرآوری بشود، گفت: تاکید رهبر انقلاب از اوایل رهبری تا امروز بر این بوده که ما روی گنجینههایی از معادن طلا و نقره یا اقیانوس عظیم فکر اسلامی قرار داریم اما نسبت به آن غافل هستیم و از این اقیانوس چند سطل آب برداشت کردهایم. اینها را باید احیا کنیم و متون نقلی دین باید فرآوری بشود و مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: نظام اسلامی در خلا نمیتواند مدیریت کند و اگر جای سازههای مختلف این نظام را نظریات دینی مستند به منابع دین پر نکرد، نظریات غربی جای آن را پر میکند. پس وقتی محل نزاع را در علم دینی پیگیری میکنیم، متوجه میشویم مشکلی که با آن مواجه بودهایم، مساله متون نقلی دین بوده است. با توجه به این مشکل میتوان سراغ مفهوم رفت و آن را تعریف کرد. توضیحات تفصیلی این موضوع در جلد اول این مجموعه کتاب آمده است.
دعائی در رابطه با تعریف دین اظهار کرد: تعریفی که میتوان از دین داشت، مجموعه میراث معرفتی مکتوب به جامانده از پیامبر اکرم(ص) است. تفکیک بین مرتبه، اصل و دین نفسالامری نیز قابل ملاحظه است. اگر میگوییم مجموعه میراث مکتوب به جامانده، به دلیل این است که به آن دین نفسالامری حقیقی دسترسی نداریم و آن چیزی که محل نزاع است، دین واقعی و حقیقی نیست بلکه آن چیزی است که اکنون در اختیار ماست.
وی اضافه کرد: مشابه این بحث و روش در باب تعریف علم نیز وجود دارد که در تعریف علم، تعاریف مختلفی در مباحث معرفتشناسی و فلسفه علم گفته شده و در آن باید به دنبال تعریف کارآمد بود که از بین تعاریف مختلف، تعریف معروفی که اصولیون گفتهاند، یعنی مجموعه مسائل و گزارههایی که پیرامون یک محور واحد قرار دارد، از باقی بهتر است.
این پژوهشگر دینی تشریح کرد: تعاریفی مانند علم تولید شده توسط مسلمانان، علمی که موضوع آن اراده الهی باشد، علم لازم برای فهم دین، علم مبتنی بر پیشفرضهای دینی و ارزشها نیازی که در مساله علم دینی با آن مواجه بودیم را پوشش نمیدهد؛ لذا تعریف کارآمدی محسوب نمیشود و در حقیقیت با علمی سروکار داریم که دین منبع آن باشد و باید تمام آن منبع را از دین گرفته باشیم و اعتباری برای گزاره علمی که غیر از متون دینی گرفته شده، قائل نیستیم یا اینکه بگوییم علومی که از منابع معرفتی غیر از نقل هم باشد، معتبر است. منتها علوم، منسوب به دین است نه علم دینی. علم دینی آن است که تماما از گزارههای نقلی گرفته شده باشد و اگر این نحوه تعریف را هم انتخاب کنیم، نیاز ما برطرف نخواهد شد.
دعائی در رابطه با موضوعات جدید دیگری که در کتاب «علم دینی از چیستی تا چگونگی» عنوان شده، گفت: در ضمن مباحث قلمرو دین، مباحث نسبتا جدید و تمایزات دیگری نیز مانند تحلیل مفاد ادله کمال قرآن و نقد و بررسی قائده لطف و نقد طلقی رایج از دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی نسبت به قلمرو قرآن نیز در کتاب آمده است.
وی افزود: محورهای موثر متون دینی بر فرایند علم که در کتاب مطرح شده، مبانی نظاممند، کشف نیازها و مسائل برآمده از آن، تولید موضوع، تولید فرضیه، اعتبار محمولات مسائل علم، کشف نسبت محمول با موضوع، کشف تقسیمات مفید و روش تدوین علم، بازسازی تعاریف موضوعات موجود و کشف نقاط شایسته تمرکز به الفاظ مناسب است.
این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: در کتاب یکسری از شبهات مربوط به علم دینی به صورت منسجم و نظاممند مطرح شده و نسبت به اینکه تولید علم دینی اساسا امکان دارد و اگر امکان دارد شایسته و مطلوب نیز است یا خیر، صحبت شده است. در خصوص تولید یک الگوریتم جدید در حل تعارض گزارههای عقلی و نقلی که به عنوان یکی از شبهات دیگر است، گفته شده مبنی بر اینکه اگر میخواهید علم دینی تولید کنید، در علم دینی قائل به این نشوید که فقط از گزارههای دینی استفاده بشود چون تعارض اتفاق میافتد. در کتاب سازوکاری برای حل این تعارض پیشنهاد شده است.
باید نسبت به منابع دینی رویکرد معرفتشناسانه داشت
دعائی عنوان کرد: یکی از محورهای کلیدی کتاب این است که ما نباید از ابتدا خود را در نحوه تعزیری، یعنی مفهوم حجیت اصولی، معذریت و منجزیت که صرفا مامن از عقاب است و برگرفته از یک فلسفه تکلیف در نگاه متکلمین است، محصور کنیم. اگرچه که این موضوع لازم است اما نسبت به گزارههای مربوط به مستحبات و مکروهات توصلی و گزارههای هست و نیست، تقید به مفهوم حجیت مصطلح دست ما را از تولید علم دینی و فراوری متون دینی میبنند و اجازه فعالیت نمیدهد. این مقوله در مقدمه کتاب تبیین شده که به طور خلاصه اگر بخواهم عرض کنم اتخاذ رویکرد معرفتشناسانه به منابع دینی است.
وی در رابطه با باقی نکات کلیدی و مثبت موجود در مجموعه کتابهای چهار جلدی علم دینی از چیستی تا چگونگی گفت: ارائه تحلیلی از تفاوت تزاحم، شبه تزاحم و تغییر رویکرد منفعل به فعال در مواجه با انواع تزاحمات، تببین جدید از تفاوت موضوعشناسی قانونی و موضوعشناسی مصداقی، تبیین الگوریتم مواجه فقهای قدیم با موضوعشناسی مصداقی، تبیین جدید از ضرورت مداخله فقها در موضوعشناسی مصداقی عام در قالب سه استدلال، تحلیل نقادانه نظریه وضع الفاظ برای معانی عامه از حیث استفاده در توسعه مدالیل الفاظ، تبیین قاعده اصل در قضایا بر خارجیه بودن است و حقیقیه نیاز به دلیل دارد و ارائه ابتکاری و منسجم ضوابط و قرائن تشخیص قضیای حقیقیه موضوعات و نکات کلیدی در اجتهاد و روند تولید علم دینی از حیث مباحث فقهی و اجتهادی است که در ضمن کتاب تبیینهای خوبی از آن ارائه شده است.
انتهای پیام
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ