جواب آزمایش را که به دستش میدهند، همانجا خشکش میزند. دهانش خشک میشود و قدرت حرفزدن ندارد. همهچیز تیره و تار میشود و انگار در اتاقی تاریک رهایش کردهاند. فقط به آخر کار فکر میکند و به روزهایی که قرار است در گوشه اتاقی در بیمارستان جان دهد.
جواب آزمایش را که به دستش میدهند، همانجا خشکش میزند. دهانش خشک میشود و قدرت حرفزدن ندارد. همهچیز تیره و تار میشود و انگار در اتاقی تاریک رهایش کردهاند. فقط به آخر کار فکر میکند و به روزهایی که قرار است در گوشه اتاقی در بیمارستان جان دهد.