Fیا نیم قرن است که ناپلی ها بهترین قهوه سیاه را در اروپا و تقریباً به اندازه بقیه ایتالیا نیز آن را با فرکانس و شوری که تقریباً به اعتیاد می رسد. ما به عنوان یک ملت در مورد روماتیسم خود غصه میخوریم. ایتالیاییها همیشه از اعصاب یا کبدشان شاکی هستند و وقتی از آنها میپرسند چرا این اختلالات اینقدر شایع هستند، فوراً، همیشه و با افتخار پاسخ میدهند: «اسپرسو زیاد…»
اسپرسو نام این اختراع نوپولیتی در دم کردن قهوه است. یک فنجان قهوه تازه را می توان از ابتدا در ۳۰ ثانیه تولید کرد. اما سرعت دم کردن چیز مهمی نیست – بلکه این است که قهوه اسپرسو بسیار خوب است. در یک فنجان بسیار کوچک بسیار قوی، بسیار صاف، بسیار داغ می رسد و معمولاً بسیار شیرین می نوشند (برای برداشتن مقداری از لبه آن). شاید معیاری برای ویژگیهای محرک و معطر آن باشد که بگوییم اگرچه یک فنجان کوچک معمولی به سختی بیش از دو لقمه را در خود جای میدهد، اما نوشیدن – یا خواستن – بیش از یک فنجان در یک زمان غیر معمول است.
اسپرسو تا کنون موفقترین تلاشی است که تاکنون در قهوهسازی برای به دست آوردن ذات و از بین بردن دانه آن یافت شده است: ادعای «کره قهوه» (که توسط تولیدکنندگان ساخته شده است. یکی از مدرنترین مارکهای دستگاه اسپرسوساز) را میتوان توجیه کرد.
راز قهوه اسپرسو واقعاً بسیار اندک است فراتر از مقدار زیادی لوله و فشاری که میتواند وجود داشته باشد. در این تولید شود. قهوه ریز آسیاب شده اساساً تحت فشار پخته می شود. گفته میشود که یک دستگاه اسپرسوساز تقریباً دو برابر تعداد فنجانهای قهوه تولید میکند که یک قهوهساز انگلیسی از همان مقدار قهوه درست میکند.
چه بیشتر فنجان اسپرسو صرفاً یکی از آن افکار داخلی خارج از کشور نیست که در هنگام شروع تاریکی زمستان برای مسافران انگلیسی رخ می دهد. طی چند ماه گذشته، گروه کوچکی از اسپرسوبارها، سوهو را زیر و رو کرده اند. آنها یک فضای قاره ای ملایم، دکور کاملا بیدار، و – مطمئنا – قهوه خوشمزه دارند. تهاجم باید به فنجان های قهوه غیرقابل باور دلهره آور افراد متوسط اسنک بار لندن و لکهآلودگی ناخوشایند محیطی که اینها در آن مست میشوند. نه قبل از اینکه وقتش برسد. من فکر می کنم.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ