نکتههایی درباره خاطرات آیت الله امینی؛ چهرهای که همیشه فرهنگی و علمی ماند
آیت الله حاج شیخ ابراهیم امینی (م ۱۳۰۴ش) از چهرههای مطرح فرهنگی حوزه علمیه قم هستند که افزون بر نگارش آثار فراوان در حوزه فرهنگ اسلامی، سالهاست با بر عهده داشتن مقام امامت جماعت و جمعه در قم از یکسو و نیابت رئیس مجلس خبرگان از سوی دیگر، در زمینه فرهنگ و سیاست به فعالیت پرداختهاند.
نکته مهم برای ما، بُعد فرهنگی ایشان است که در مقام یک روحانی بلند پایه همیشه با تودههای مردم در ارتباط بوده و در جهت ترویج عقاید دینی، اصلاح و تصحیح باورهای دینی و مذهبی و استوار کردن عقاید و ترویج اخلاق و منش مردم قدم برداشته اند.
در اینجا به عنوان مقدمه این جشن نامه، چند نکته را درباره خاطرات آیت الله امینی بیان میکنم، نکاتی که هم در شناخت شخصیت ایشان مهم است و هم اهمیت این اثر را در شناخت فضای فکری و سیاسی محیط پیرامونی ایشان نشان خواهد داد.
در اصل، ارتباط ایشان با برخی از عالمان این شهر، سبب علاقهشان به طلبگی شده و باعث شده است تا اوائل سال ۱۳۲۱ خورشیدی راهی قم شوند. ایشان در طول دوران تحصیل، همواره در کنار طلاب نجف آبادی بوده و به همین دلیل این خاطرات مشحون از اطلاعاتی در باره طلاب و فضلای این شهر و نقش و جایگاه آنان در حوزه علمیه قم از دهه بیست به این سو میباشد.
آقای امینی در اینجا خاطراتی از مدرسه نوریه و مدرسه کاسهگران که هر دو نزدیک به هم در بازار و سمت مسجد جامع اصفهان است، ارائه دادهاند. آنگاه شرحی از اساتید خود در اصفهان بیان نمودهاند که یکی از آنها مرحوم سید محمد جواد غروی نائینی بوده و ایشان او را «مردی فاضل، ادیب و دقیق» معرفی کردهاند. آقای غروی نظرات ویژه ای داشته است که آقای امینی به برخی از آن اشاره دارند.
آقای امینی همچنین از آقاسید محمد باقر ابطحی که نزد شیخ محمد تقی نجفی و سید محمد باقر درچهای تحصیل کرده بوده ، خاطراتی نقل کرده اند که با ارزش است.
در این قسمت کتاب، باز نام عالمان بلند پایه این شهر را یک به یک آورده و از هر کدام سخنی گفته است. شیخ محمد رضا جرقویهای، علی اصغر محقق برزونی، صدرالدین کوپایی، و میرزا علی آقا شیرازی که نهج البلاغه تدریس می کرد؛ به علاوه یک لیست بلند از اسامی طلّابی که در اصفهان بودهاند و ایشان نامشان را در خاطر داشتهاند (۷۲ ـ ۷۳). در واقع، یکی از بهترین امتیازات «خاطرات» آقای امینی، موادی است که ایشان در باره علما گفته و بویژه و علاوه بر جنبه شرححال نگاری، از نظر اخلاقی بسیار اهمیت دارد.
سومین استاد برجسته ایشان آیت الله بروجردی است که به همین ترتیب درباره درس وی و ویژگی های نهگانه آن سخن گفتهاند (۱۲۵). بحثی در باره تالیف کتاب «جامع احادیث الشیعه» دارند که بسیار طولانی است (۱۳۲). پس از آن در باره رابطه آیت الله بروجردی با فدائیان اسلام مطالب مفصلی آمده که چنان که می دانیم در این باره، بسیاری از شاگردان و معاصران مرحوم بروجردی مطالبی گفتهاند که گاه مختلف و متفاوت و معارض هم است و آقای امینی هم خاطرات خود را در این باره به تفصیل آوردهاند (۱۳۲ ـ ۱۳۷). بخشی از آن مطالب هم در باره خود فدائیان است. سخن در باره آیت الله بروجردی و کودتای ۲۸ مرداد، و همین طور غائله علی اکبر برقعی در قم از دیگر خاطرات ایشان از آن سالهای قم است (تا ص ۱۴۱). مبارزات آیت الله بروجردی با بهائیت که با حمایت از آقای فلسفی و اقدامات دیگر همراه بود، در ادامه آمدهاست.
استاد بعدی ایشان آیت الله گلپایگانی است که باز در باره ویژگی های درسی و اخلاقی ایشان سخن گفته است. «به علاوه مواضع سیاسی او را از دیگران بهتر میپسندیدم… ایشان عالمی وارسته و متعبد … متواضع و خوش برخورد بود» (۱۷۷). ایشان مواضع سیاسی آیت الله گلپایگانی را در دورانی که تقریباً مبارزه با شاه در حوزه علمیه محدود به ایشان شده بود، مورد توجه خاص قرار داده و به درستی تأکید دارد که آقای گلپایگانی در پیروزی انقلاب سهم بزرگی بر عهده داشت(۱۷۹). یکی از موارد مهم سرباز گرفتن طلبهها بود که مواضع آقای گلپایگانی در این باره مورد توجه قرار گرفته است.
ویژگی مهم مقالات این جشن نامه، تنظیم آن بر محور شناخت حوزه، عالمان و شخصیّت آقای امینی است. در این زمینه، از همه دوستانی که به احترام آیت الله امینی به بنده لطف کرده و مقاله دادند، از عمق جان سپاسگزارم و دست آنان را میبوسم.
توسط
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ