چگونه وکالت بلاعزل را باطل کنیم ؟
«وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام کاری، نایب خود میکند. باید توجه داشت که وکالت نوعی نمایندگی و نیابت در امور حقوقی و اعتباری است؛ نه در امور مادی».
ویژگیهای قرارداد وکالت
- عقدی عهدی و اذنی است. یعنی نتیجهی مستقیم آن ایجاد تعهد برای وکیل میباشد و تملیکی صورت نمیگیرد.
- عقدی رضایی است. یعنی برای ایجاد و انعقاد این عقد به تشریفات خاصی نیاز نیست.
- وکالت نوعی نمایندگی و نیابت در امور حقوقی و اعتباری است؛ نه در امور مادی. برخلاف عقد اجارهی اشخاص و جعاله.
- عقدی جایز است. یعنی پس از انعقاد عقد، هر یک از طرفین هر وقت که بخواهند میتوانند این عقد را برهم بزنند. مثلاً وکیل میتواند استعفا بدهد و موکل میتواند وکیل را عزل کند. در عقود جایز مانند وکالت اگر یکی از طرفین بمیرد یا دچار جنون شود، عقد خودبهخود از بین میرود.
وکالت مطلق و خاص
وکالت ممکن است مطلق باشد یا خاص. وکالت مطلق وکالتی است که مقید به انجام امر خاصی از امور موکل نیست؛ بلکه برای تمام امور موکل انشا شده است.
اما وکالت خاص یعنی وکالت برای امری مشخص و معین. اگر وکالت مطلق باشد:
این وکالت فقط برای امور مالی است . امور غیرمالی را دربر نمیگیرد مگر اینکه تصریح شود.
این وکالت فقط برای اداره ی امور مالی موکل است؛ نه دخل و تصرف در اموال موکل.
روشهای غیر قابل فسخ کردن عقد وکالت
بیان شد که عقد وکالت عقدی جایز است که پس از انعقاد عقد هر یک از طرفین هر وقت که بخواهند میتوانند این عقد را برهم بزنند.
حال وکیل یا موکل اگر بخواهد از این کار جلوگیری کند، چه طرقی وجود دارد؟
- اگر این عقد وکالت که جایز است در ضمن یکی از عقود لازم (عقد لازم نقطهی مقابل عقد جایز است پس از انعقاد آن، هر یک از طرفین هر وقت که بخواهند نمیتوانند این عقد را برهم بزنند و اگر یکی از طرفین بمیرد یا دچار جنون شود، عقد از بین نمیرود) درج شود.
- مثلاً اگر عقد وکالت در قرارداد خرید و فروش یا قرارداد اجاره درج شود. آن هم به صورت شرط نتیجه.
- مثال: در ضمن قرارداد فروش یک خودرو شرط شود که خریدار وکیل فروشنده است تا برود دفترخانه و خودرو را به نام خود بزند.
- در این حالت با اینکه عقد وکالت جایز است اما چون در ضمن قرارداد خرید و فروش (که عقدی لازم است) آمده، دیگر موکل نمیتواند هر وقت که خواست وکیل را عزل کند. مگر اینکه عقد اصلی (در اینجا قرارداد خرید و فروش) به دلیلی از بین برود.
- اسقاط حق فسخ به صورت شرط نتیجه ضمن یک عقد لازم. یعنی عقد وکالت مستقلاً منعقد میشود ولی در عقد لازمی مانند اجاره درج شود که وکیل یا موکل یا هر دو حق فسخی که در رابطه با عقد جایزِ وکالت دارند را از خود سلب و ساقط نمودهاند.
- اگر در ضمن عقد لازمی مانند اجاره توافق شود که وکالت منعقدشده، دارای مدت است و این تعیین مدت حاکی از ارادهی طرفین باشد که آنها میخواستند در این مدت، عقد قابلفسخ توسط طرفین نباشد.
تذکر: در تمامی سه شیوهی فوق اگر یکی از طرفین فوت کند یا دچار دیوانگی شود، عقد خودبهخود منحل میگردد. فایده ی شیوههای مذکور فقط در این است که طرفین اگر زنده و در حالت غیر جنون هستند، نتوانند هر وقت که مایل بودند عقد را برهم بزنند.
چه مدارکی برای تنظیم وکالتنامه لازم میباشد؟
برای نوشتن وکالتنامه و یا کلاً وکالت دادن به غیر برای انجام امری، به همراه داشتن کارت ملی و شناسنامه وکیل و موکل ضروری است و کپی آنها هم باید به همراه باشد.
در ضمن اگر قرار شده است برای خرید و فروش خودرو یا ملکی یا … وکالت داده شود، باید سند و مدارکی که نشاندهنده مالکیت موکّل است هم به دفترخانه ارائه گردد. اساساً هر حقی که قرار است از سوی موکل به وکیلی داده شود، باید مدارکی مبنی بر داشتن آن حق توسط موکل ارائه گردد.
موارد انحلال وکالت بلا عزل
فوت وکیل یا موکل
تذکر: میتوان در عقد وکالت مقرر کرد که بعد از فوت وکیل، وکالت همچنان باقی بماند و وراث وکیل وکالت را بر عهده بگیرند. این امر به منزلهی آن است که در زمان انشای عقد وکالت برای وکیل، وکالت معلقی هم برای وراث او انشا شود؛ بدین سبب ترتیب که وکالت وراث وکیل، معلق به فوت خود وکیل باشد و با فوت وکیل، وکالت وراث او از حالت تعلیق خارجشده و قطعی میگردد.
- جنون یا دیوانگی وکیل یا موکل
- اگر وکالت در امور مالی باشد، سفاهت وکیل یا موکل
- انجام دادن موضوع وکالت توسط خود موکل: بدین توضیح که اگر شخصی به دیگری وکالت بلاعزل دهد که مثلاً خانهاش را به فلان قیمت بفروشد، اما قبل از انجام این کار توسط وکیل، خود موکل این کار را انجام دهد و خانهاش را به غیر بفروشد.
- در اینجا چون دیگر موضوعی (خانهای) برای فروش وجود ندارد، طبیعتاً وکالت بلاعزلی برای فروش هم باقی نخواهد ماند.
- از بین رفتن موضوع وکالت: یعنی اگر مثلاً شخصی به دیگری وکالت بلاعزل فروش خانهاش را بدهد اما پیش از انجام این کار آن خانه در اثر زلزله یا آتشسوزی یا…. از بین برود، وکالت بلاعزل خودبهخود از بین میرود.
- هرگاه عقد وکالت بلا عزل اقاله شود: یعنی وکیل و موکل با رضایت یکدیگر دربارهی انحلال و یا تفاسخ عقد به تفاهم برسند.
- اگر عقد وکالت بلا عزل مدتدار باشد و این مدت منقضی شده باشد.
- اگر عقد وکالت بلا عزل ضمن عقد لازمی بوده باشد و آن عقد لازم به دلیلی منحل گردد: این عقد وکالت بلاعزل قابلیت بلاعزل بودن خود را از دست میدهد و تبدیل به عقد جایزی میشود که هر یک از طرفین هر وقت که بخواهد میتوانند آن را فسخ کنند.
- ممنوعیت وکیل از وکالت: مانند انفصال دائمی از وکالت دادگستری. در این حالت چون برای وکیل انجام وکالت ناممکن میگردد یعنی اجرای تعهد بهطور همیشگی غیرممکن میشود، عقد وکالت خودبهخود منفسخ خواهد شد.
- اگر موضوع وکالت بلا عزل مالی باشد: ورشکستگی موکل باعث انفساخ وکالت است. چون ورشکسته از تصرف در اموال خود ممنوع است؛ اما ورشکستگی وکیل موجب انفساخ وکالت نیست. چون شخص ورشکسته در اموال دیگران به نحو وکالت ممنوع نیست.
نمونه وکالتنامهی بلا عزل در فروش
وکالت بلا عزل فروش آپارتمان
وکیل: آقای / خانم: ………. فرزند ……… با شناسنامه به شمارهی …. متولد ….. صادرشده از …. به شماره ملی …….. ساکن ……………
موضوع وکالت: مراجعه به ادارات شهرداری، ثبت اسناد و املاک و احوال، دفاتر اسناد رسمی و دیگر ادارات و مراجع و مقامات صالح برای انجام کلیهی امور ساختمانی و اداری و قانونی راجع به ششدانگ …….. با پلاک ثبتی …… واقع در بخش ….. ثبتشده به شمارهی ……. دفتر ….. صفحهی ….. و گرفتن مجوزها و استعلامهای لازم و سپس در صورت نبود هرگونه منع قانونی، فروش و انتقال قطعی سهم موکّل. ضمناً موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل و ضمّ وکیل را به مدت پنج سال از خود سلب و ساقط نمود.ه است
حدود اختیارات: وکیل یادشده دارای اختیارات تام و کامل در رابطه با مورد وکالت و لوازم آن، ازجمله: حق توکیل به غیر ولو کراراً است و عمل و امضای او همانند عمل و امضای موکل معتبر است.
نمونه وکالت بلا عزل در طلاق
موکل: آقای….. فرزند….. با شماره شناسنامهی….. صادرشده از….. متولد….. به شماره ملی….. ساکن…..
وکیل: خانم….. فرزند….. با شماره شناسنامهی….. صادرشده از….. متولد….. به شماره ملی….. ساکن…..
مورد وکالت: تمامی اختیارات در رابطه با امر دادرسی در هر یک از مراجع قضایی و محاکم عمومی و خانواده و دیگر مراجع صالح و مرتبط و تقدیم دادخواست و درخواست و انتخاب و انعقاد قرارداد وکالت با هر یک از وکلای دادگستری و مطلّقه کردن خانم … (وکیل) از قید زوجیّت موکّل و یا صدور حکم طلاق فیمابین ایشان به هر قسم از طلاق، اعم از بائِن، رِجعی، خُلع یا مُبارات با هر شرط و قبول کردن بذل عین مهریه یا معادل یا کمتر و یا بیشتر از مهریه و با هر شرط ضمنالعقد، معرفی و انتخاب داور و قبول یا رد نظریهی داوری، حق اعتراض به رأی، تجدیدنظر و فرجامخواهی و حق اسقاط موارد مذکور، مسترد کردن دعوی یا دادخواست و حضور در هر یک از دفاتر رسمی ثبت طلاق و اجرای صیغهی شرعی طلاق و امضاء ذیل و ظهر کلیهی اوراق و اسناد و دفاتر مربوط و ثبت کردن طلاق در شناسنامهی موکل و همچنین انجام سایر تشریفات لازم و قانونی با اختیارات کامل به نحوی که در هیچیک از مراحل نیازی به حضور و امضاء مجدد موکّل نباشد.
حدود اختیارات: وکیل یادشده دارای اختیارات تام و کافی در رابطه با مورد وکالت و لوازم آن ازجمله حق توکیل به غیر ولو کراراً است و عمل و امضای وی به جای عمل و امضای موکل معتبر است. موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل و ضم وکیل و انجام هرگونه عمل مغایر با مفاد این سند را تا انجام کامل مورد وکالت از خود سلب و ساقط نموده است.
نتیجه
وکالت عقدی جایز است به این معنی که هر کدام از طرفین هر وقت که بخواهد میتواند آن را بهم بزند لکن شرایطی وجود دارد که یک وکیل قابل عزل نگردد مانند انکه ضمن عقد دیگری که اتفاقا لازم است و قابلیت بر هم زدن ندارد عقد وکالت نیز شرط شود در این حالت وکالت جایز از عقد لازم تبعیت می کند و لازم میگردد .
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ