ایسنا/خراسان رضوی شهید چمران به لحاظ بهره هوشی، جزو نخبگان جامعه بود و قطعاً راه دینی انتخاب شده توسط ایشان به حدی بود که خود را در پیشگاه خداوند متعال قربانی کرد و به دیدار پروردگارش نایل آمد.
فیلسوفان و اندیشمندان تلاش کردهاند تا با تحلیل ساختار کلی زندگی انسان، بتوانند پوچی را به محتوا برسانند. با مدافه و غور در مقالات فراهم آمده از زندگی شهید مصطفی چمران میتوان فهمید که او زیستن آدمی در این جهان را واجد معنا میداند و با تفسیرهای مثبتی بر فقدان معنا و اندیشههای پوچ محور در باب هستی مخالف است. محققان در پژوهشی با عنوان «بررسی تحلیلی زندگی در اندیشه شهید مصطفی چمران» آوردهاند: «مصطفی چمران نه مانند کامو بر بیمعنایی و پوچی جهان تأکید خاص میکند و نه مانند نیچه است که جهان را آشفته بداند و فرآیند کره زمین را نابخردانه».
در این پژوهش که توسط هاشم نادرپور در گروه فلسفه تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی تهران، میثم لطیفی و رضا اکبری عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) انجام شده آمده است: «مطابق یک نمونه اولیه فلسفی، در تحلیل معنای زندگی میتوان دو رویکرد کاملاً متفاوت را متصور شد؛ در رویکرد اول زندگی اساساً فاقد معنای آفاقی و هرگونه هیجانی برای زیستن است. جهان را نیروهای کر و کور احاطه کرده است و زندگی فرد فرد آدمی در قیاس با عمر کیهان مانند نور ضعیفی است که چند لحظهای سو سو میزند و سپس برای همیشه خاموش میشود.
اما در رویکرد دوم، زندگی برای زیستن نیست و امر دیگری وجود دارد که زندگی به خاطر آن انجام میپذیرد. هستی هدفی دارد و آدمی در تکاپوی رسیدن به معنا مجدانه باید تلاش کند. زندگی شهید چمران بیانگر این است که او نه تنها زندگی را بیمعنا نمیداند، بلکه به شدت درصدد دستیابی به معنا است. مقولاتی مانند خداباوری در زندگی، وجود خدا معنا بخش به زندگی و تأکید بر تکامل و عروج به سوی خدا، موید معنادار بودن زندگی از نگاه مصطفی چمران هستند».
در این پژوهش آمده است: «نظریات معنای زندگی پس از التزام به اینکه زندگی واجد هدفی است، به دو دسته طبیعتگرایانه و فرا طبیعتگرایانه امکان و قابلیتهای موجود در این جهان مادی برای معنادار ساختن زندگی کافی است؛ به عنوان مثال یکی از مصادیق معنابخش به زندگی از نگاه طبیعتگرایان، لذت و خوشی است. شهید چمران نگاه طبیعتگرایانه به زندگی و به لحاظ سلبی هیچ اهتمامی به لذتهای مادی حیات نداشته است.
جهان از دیدگاه چمران، ابزاری برای رسیدن به تکامل و تحول نفسانی است
به تعبیری عامتر او اساسا اصالتی برای دنیای مادی قائل نبوده است، جهان از دیدگاه او ابزاری برای رسیدن به تکامل و تحول نفسانی است و هیچگاه به عنوان هدفی درخور و شایسته، نگاه ذاتی به آن نمیشود و تعبیر شهید چمران در «سه طلاقه کردن دنیا» موید این مطلب است. میتوان گفت در سرتاسر زندگی چمران این نوع نگاه سلبی به لذات و خوشیهای زندگی وجود دارد. کدهایی مانند دوری از خواهشهای نفسانی، عدم توجه به آرزوها و منافع دنیوی، مردود بودن لذات مادی، بیارزش بودن حیات دنیوی، پوچی لذات دنیوی، عدم دلبستگی به دنیای مادی و… کدهایی هستند که نمایانگر نگاه سلبی او به لذات و دنیای مادی هستند.
اما مطابق نگاه ایجابی، زندگی شهید چمران نه تنها اعتنایی بر لذات نداشته است بلکه آمیخته با غم، درد و رنج بوده است. او از این دردمندی نالان نیست و درد و غم را نعمتی از جانب پروردگار میداند و معتقد است ارزش انسانها به اندازه تحمل درد و رنج در راه خداست. از نگاه او درد و رنج شرایطی را فراهم میکند که انسان تنها به یاد خدا باشد و جز خدا چیز دیگری را نجوید و در طلب چیزی غیر از او نباشد و به نظر میرسد که این نوع نگرش مثبت به درد و غم متأثر از نگاه عارفانه مصطفی چمران باشد».
براساس این پژوهش: «نکته مهمی که در زندگی شهید چمران وجود دارد این است که او تنها به انجام اعمال مبتنی بر دینداری بسنده نکرده است و در تکمیل فرآیند معنادهی به زندگیاش، با تأکید بر تکامل و تحول نفسانی و با داشتن روحیهای عرفانی و اوج گرفتن از دنیای خاکی، مرحله نهایی معنادار کردن زندگی خود که همانا قربانی شدن در راه خدا و لقاء الله است را، مصداقی عینی میبخشد.
درجه کمال انسانی به میزان مقاومتی است که انسان در برابر مشکلات دارد
شهید چمران زندگی دنیوی را وسیلهای برای رسیدن به تکامل میدانست و اعتقاد داشت درجه کمال انسانی به میزان مقاومتی است که انسان در برابر مشکلات زندگی و خواستههای نفسانی دارد. او مشکلات زندگی را زمینهساز آماده شدن بشر برای مقام انسانیت میدانست و هدف مبارزات دینی را هدایت انسانها و تعبیر و تحول نفسانی آنها قلمدار میکرد.
اگر معنای زندگی دینی برآمده از زندگی این شهید عالی مقام و دیگر شهدای دفاع مقدس را به عنوان یک بازی زبانی در نظر بگیریم، لازمه درک معنای زنده ایشان، قرارگیری مخاطب در جایگاه دینی و معنوی است که ایشان از آن برخوردار بودند. به عبارت دیگر تنها زمانی میشود اوج معناداری و حلاوت زندگی شهدای دفاع مقدس را درک کرد و به قضاوت نشست که در آن شکلی از زندگی که قرار داشتند، شرکت کنیم؛ هرچند که قرارگیری در این شکل از زندگی، اگر نگوییم غیر ممکن است، بسیار دشوار به نظر میرسد.
نباید فراموش کرد که شهید چمران به لحاظ بهره هوشی، جزو نخبگان جامعه بود و قطعاً راه دینی انتخاب شده توسط ایشان به حدی بود که خود را در پیشگاه خداوند متعال قربانی کرد و به دیدار پروردگارش نایل آمد. بنابراین لازم است راه انتخاب شده توسط ایشان را با استدلال و منطق برای جامعه و خصوصا جوانان تشریح کرد تا ضمن درک صحیح از افکار و نحوه زیستن این بزرگوار، بستر لازم برای رشد جامعه دینی و پرورش جوانانی با افکار شهدا فراهم شود».
این پژوهش در فصلنامه روانشناسی نظامی در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است.
انتهای پیام
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ