در این باره نگارنده چند نکته را یادآوری میکند. با توجه به عمر طولانی صنعت نفت ایران که از مرز یکصدسالگی عبور کرده است، باید گفت که بسیاری از میادین بزرگ نفتی کشور به نیمه دوم عمر تولید خود رسیدهاند و تولید طبیعی از آنها در معرض کاهش چشمگیر قرار دارد که در مقایسه با میانگین ۳۴ درصد ضریب بازیافت جهانی فاصله زیادی را نشان میدهد. در این رابطه اگر چه ضریب بازیافت از مخازن به ویژگیهای سنگ و سیال هر مخزن بستگی دارد و بهطور عام نمیتوان مقایسه اصولی انجام داد؛ اما نگاهی به صنعت نفت و گاز جهانی نشان میدهد که ضریب بازیافت از این میادین، غالباً به روشهای تخلیه ثانویه و حتی تخلیه ثالث نیاز دارد و بر اساس این تجربه جهانی، منجر به افزایش قابل توجه تولید شده است.
آخرین آمارهای موجود در منابع داخلی گویای آن است که با وجود نزدیک به ۱۴۰ میدان نفتی در کشور، اهتمام لازم برای افزایش ذخایر قابل استحصال امری مهم است و اجرای عملیات بهبود یا ازدیاد برداشت یکی از چالشهای اساسی صنعت نفت محسوب میشود. لذا باید بدرستی این موضوع بررسی و به صورت زنده، مورد توجه جدی قرار گیرد.
پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که تزریق گاز مناسبترین راه حل برای برداشت ثانویه و نگهداشت فشار اغلب میادین ایران است. اگرچه تزریق آب نیز ضرورت دارد که بهعنوان یکیدیگر از مهمترین روشها در مخازن خاص اجرا و در صورت نیاز انجام شود. پژوهشها نشان میدهد، تزریق ۲۰۰ میلیون مترمکعب روزانه گاز به مدت ۱۵ سال سبب تولید ۱۵ میلیارد بشکه نفت اضافی از میدان خواهد شد؛ در صورتیکه حداقل ۷۵ مترمکعب جایگزین یک بشکه نفت شود. البته این در حالی است که در بدترین شرایط حداکثر ۲۰۰ متر مکعب گاز موجب تولید یک بشکه نفت اضافی خواهد شد؛ که نهایتاً منجر به افزایش ۵٫۴۷ میلیارد بشکهای نفت قابل استحصال میشود.
در این حالت و با فرض هر بشکه نفت خام معادل ۵۰ دلار عایدی کشور از اجرای برنامه ازدیاد برداشت حداقل ۲۷۴ میلیارد دلار و در حالت بهینه ۷۵۰ میلیارد دلار خواهد بود که البته مطالعات دقیق برای هر مخزن مستلزم انجام مطالعات آزمایشگاهی و شبیهسازی است. مزایای تزریق گاز علاوه بر ازدیاد برداشت نفت موجب ذخیرهسازی و برداشت بخش قابل توجهی از آن در سالهای آتی خواهد شد و حتی میتوان پس از تزریق گاز و تولید آن را برای سایر مصارف خانگی، تجاری و صنعتی مورد استفاده قرار داد.
بخوبی میدانیم که در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که در بندهای ۱۴ و ۱۵ آن به افزایش ظرفیت تولیدی نفت بهمنظور اثرگذاری بر بازارهای بینالمللی تأکید ویژهای شده است. بر این اساس میتوان به اهمیت منابع نفت وگاز و لزوم حداکثرسازی زنجیره ارزش و توسعه ظرفیت تولید نفت و برداشت صیانتی از منابع فوق پی برده و مطابق بندهای مذکور افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز کشور را بهمنظور اثرگذاری در بازارهای جهانی نفت و گاز عمل کرد. چرا که مطابق ذیل بندهای یاد شده تأکید به حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز و بویژه در میادین مشترک یک الزام جدی برای کشور است.
همچنین، در بند ۱۵ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بر افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت وگاز تأکید شده و نیز توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه (براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالابردن صادرات انرژی، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با نگاه به برداشت صیانتی از منابع مورد توجه جدی قرار گرفته که باید از سوی مدیران و مسئولان مراقبت ملی شود. بهنظر میرسد بدون توجه به مسأله برداشت ثانویه و ازدیاد برداشت، تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی بویژه موارد توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، برداشت صیانتی، تکمیل زنجیرهارزش و نظایر آن با چالشهای بسیار اساسی مواجه خواهد بود. بدین ترتیب باید گفت که نیل به برخی دیگر از اهداف اقتصاد مقاومتی بهطور مستقیم یا حتی غیرمستقیم مستلزم اجرای پروژههای افزایش ضریب بازیافت است.
* رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران
* منتشر شده در روزنامه ایران، ۲۰ آبان ۹۸
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ