دهکده جهانی و تنهایی آدم‌ها

 

چندسال پیش، در یکی از کلاس‌های کارشناسی ارشد رشته ارتباطات از دانشجویانم پرسیدم تفاوت جهانی شدن و جهانی سازی را شرح دهند. به واسطه تجربیات و مطالعاتی که داشتند، هر یک پاسخ های جالبی نوشتند. یکی از آنها برایم نوشت: جهانی شدن وقتی شکل می گیرد که خودمان بخواهیم، این تغییر را رقم بزنیم و جهانی سازی بدون دخالت ما شکل می‌گیرد و عموما منافع قدرتمندان را تامین می کند. در توضیح تفاوت این دو شکل، توضیح داده بود که مثل تفاوت کسی که یک داروی مفید و مشخص که می‌داند چیست و برای چه دردی نوشته شده، می خورد و کسی که در بیهوشی دارویی را به او تزریق می کنند! بدون اینکه خودش بفهمد این دارو چرا برای او تزریق شده و اصلا قرار است کدام درد را درمان کند.

امروز در جهانی زندگی می کنیم که دیگر کسی بی خبر از گوشه به گوشه ی جهان نیست. این دنیا آنقدر کوچک شده که به گفته مارشال مک لوهان، نظریه پرداز و اندیشمند علم ارتباطات به دهکده جهانی می ماند که اگر یک بانوی کانادایی گربه اش را گم کند، فیلم و صوت و عکس و خبر آن به سرعت جهان را درمی نوردد و آب‌تنی چند فیل در آفریقا حتی زودتر از اهالی آن کشور به گوش و چشم مردم استرالیا می رسد.
جهانِ مینیمالیستی و کوچکی که در یک چشم بهم زدن، تمام دنیا می توانند، نوشته ای را که من در اتاقم نوشتم، ببینند و بخوانند. جهانِ امروز به دهکده ای شباهت دارد که یک نفر سرش را از پنجره بیرون می آورد و رفقایش را صدا می زند و در کمتر از چند دقیقه همه اطراف او جمع می‌شوند. نکته مهم نظریه ی دهکده جهانی مارشال مک لوهان این است که پیش از شکل گیری اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی این بحث را طرح کرد. بحثی که می خواهد بگوید دهکده جهانی محل برقراری ارتباطات بیشتر، روابط انسانی تر و به گوش رسیدن صدای بی صدایان است. اما واقعا چنین اتفاقی افتاده است؟

منافع دهکده جهانی و مهم تر از آن جهانی شدن، برکسی پوشیده نیست. در همین ایام کرونا هم منافع این نوع از ارتباطات و تسهیل آن، بیش از پیش مشخص شد. اما یک نگرانی بزرگ وجود دارد. راهزنان مدرن این دهکده جهانی که بیشترین محصولی که تصاحب می کنند، وقت مخاطبان‌شان است. اوقاتی که به هیچ وجه نمی توان آنها را پس گرفت.
بارها در کلاس های درسم و جلسات کاری که در تهران و استان‌ها تشکیل داده ام، دانشجویان و مدیران بسیاری دیده ام که به جای توجه به محتوای کلاس و جلسات، سرشان در گوشی است و متوجه اتفاقات پیرامونی خود نمی شوند. همین چندی پیش در خیابان جوانی را دیدم که آنقدر مشغول گوشی اش بود که نزدیک بود تصادف کند. شبکه های اجتماعی، وقت گذرانی را توجیه می کنند و با لینک های مداوم به کانال های دیگر یا صفحات متفاوت، ناگهان چند ساعت وقت ارزشمند را تلف می کنند که دیگر هم جای برگشت ندارد.

حضور در دهکده جهانی نیاز به آموزش دارد و لازم است پیش از غرق شدن در این جهان نوین، یادگیری عمیق صورت گیرد. وگرنه این دهکده به جای نزدیکی و تعمیق ارتباطات، به فاصله‌گذاری و تنهایی می انجامد. در کشور انگلیس از چندسال پیش، وزارتخانه‌ای به نام «وزارت تنهایی» شکل گرفته که موظف به رفع، کاهش معضلات و مقابله با وضعیت بغرنج تنهایی بین مردم آن کشور است.

پیشتر درباره فرصت ها و تهدیدهای فضای مجازی نوشتم و در کتاب درآمدی بر جامعه‌شناسی ارتباطات، فرهنگ و رسانه درباره دهکده جهانی مارشال مک لوهان که دیروز هم سالروز گرامی‌داشت او بود، مطالبی نوشته ام . در آینده نزدیک درباره تنهایی و سبک زندگی تازه ای که شکل گرفته، مفصلا خواهم نوشت.