تبلیغات متنی

دانش پول‌ساز در دست‌انداز! / سهم محصولات دانش ‎بنیان از صادرات فقط ۲.۵ درصد است،چرا؟

 این‎که طی سال‏های اخیر شرکت‎های دانش‎بنیان توانسته‎اند سهم خود از کل صادرات غیرنفتی را به ۲.۵ درصد برسانند، اتفاق دلگرم‎کننده‌ای است اما وقتی بدانیم در کشوری مانند ترکیه سهم صادرات این محصولات ۱۵ درصد کل صادرات است، احتمالا جا می‎خوریم به‎خصوص اگر متوجه شویم که بخشی از محصولات صادراتی ترک‎ها حاصل دانش ایرانی‌هاست!
شرکت دانش بنیان چیست؟
در ابتدا شاید بد نباشد شرکت‎های دانش‎بنیان را در یک نگاه کلی تعریف کنیم. دانش‎بنیان‎ها شرکت‌هایی هستند که پایه و اساس کسب و کار آن‌ها، فناوری است؛ یعنی پیشرفت اقتصادی این شرکت‌ها  بر پایه دانش، تجاری‎سازی و تبدیل ایده‌ها و اختراعات به محصول است و درنهایت به ایجاد شغل و تولید ثروت منجر می‎شود.
وضعیت علمی ما چگونه است؟
طی سال‎های اخیر توسعه شرکت‎های دانش‎بنیان در کشور ما، قابل‎توجه بوده و علاوه بر آن، بر اساس اعلام موسسات بین‌المللی رشد علمی ما نیز چشمگیر بوده است. نمونه‎اش رشد ۱۲۲ درصدی تعداد مقالات نمایه‎شده محققان کشور در پایگاه web of science در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۲ که  باعث شد  ایران رتبه ۱۶ جهان و رتبه نخست بین کشورهای اسلامی را کسب کند. البته این ارتقا تنها محدود به تعداد کمی مقالات نبوده و سهم کشور از نظر میزان مقالات برتر دنیا هم از ۹۵/۰ درصد در سال ۹۲ به ۲۸/۴ درصد در سال ۹۹ رسیده و ۳۵۰ درصد رشد داشته است.
سیاست کلانی که مغفول ماند
با وجود این همه ظرفیت‌، هنوز محصولات دانش‎بنیان نتوانسته است سهم واقعی خود از صادرات غیرنفتی را داشته باشد. در حالی که در سیاست‌های کلی «علم و فناوری» که ۷ سال قبل توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد نیز بر آن تاکید شده است: «توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوری‌های جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش‎بنیان».
فقط ۲.۵ درصد
بر اساس گزارشی که خراسان از معاونت علمی و فناوری ریاست‎جمهوری دریافت کرده، میزان صادرات محصولات دانش‎بنیان کشور در یک‎سال گذشته به حدود یک‎میلیارد دلار رسیده که معادل ۲.۵ درصد کل صادرات غیرنفتی است. این در حالی است که به گفته «مسعود حافظی» معاون دفتر توسعه کسب و کار بین‎الملل معاونت علمی و فناوری ریاست‎جمهوری، کشورهایی مثل ترکیه و مالزی توانسته‎اند ۱۰ تا ۱۵ درصد صادرات‌شان را به محصولات فناورانه و دانش‎بنیان اختصاص دهند.
البته این تفاوت به هیچ‎وجه معنایش بالاتربودن سطح علمی آن‎ها از ایرانیان نیست و اتفاقا آن‎طور که حافظی می‎گوید، برخی شرکت‎های دانش‎بنیان ایرانی در حوزه‎هایی مثل بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، صنایع دارویی، الکترونیک، آی.تی و آی.سی.تی در سطح جهان سری در میان سرها دارند و پیشتازند؛ پس مشکل کجاست؟
حمایت‎هایی که انجام شده است
حافظی در گفت‎وگو با خراسان برای پاسخ به این سوال، ابتدا گزارشی از تلاش‎ها و اقدامات معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری برای حمایت از صادرات محصولات شرکت‎های دانش‎بنیان ارائه می‎کند؛ از جمله ایجاد کریدورهای توسعه صادرات و تبادل فناوری که نتیجه‎اش افزایش تعداد شرکت‎های صادراتی از حدود ۴۰ شرکت در سال ۹۳ به بیش از ۵۰۰ شرکت تا به امروز بوده و ۳۰۰ شرکت هم صادرات مستمر دارند. یا  ایجاد شبکه‎ای از کارگزاران صادراتی در کشورهایی مثل چین، هند، کشورهای حوزه  C.I.S (کشورهای مستقل مشترک‌المنافع)، خاورمیانه و اروپا؛ و همچنین افتتاح خانه‎های نوآوری و فناوری بین‎المللی که با این کار، به عنوان مثال در کشور کنیا ظرفیت استقرار بیش از ۲۰۰ استارتاپ کنیایی-ایرانی ایجاد شده است.
در زنجیره ارزش جهانی نیستیم
حالا نوبت پاسخ به سوال اصلی درباره چرایی کم‎بودن سهم صادراتی این محصولات می‎رسد و حافظی می‎گوید: شرکت‎های دانش‎بنیان عمدتا تولیدکننده کالاهای واسطه‎ای برای صنایع مختلف هستند و به همین دلیل باید در زنجیره ارزش جهانی قرار بگیرند تا بتوانند با شرکت‎های بزرگ مرتبط شوند، مثل کاری که در کره جنوبی و ژاپن انجام شد. وی می‎افزاید: «حوزه دانش‎بنیان در جهان سه قدرت اصلی دارد؛آمریکا، آلمان و چین و کارهای عمده و کلیدی این حوزه هم با محوریت شرکت‎های بزرگ این کشورها انجام می‎شود،  بنابراین اگر بخواهیم در صنایع پیشرفته و دانش‎بنیان سهم ‎بسزایی داشته باشیم چاره‎ای نداریم جز این‏که وارد زنجیره ارزش آن‎ها شویم اما متاسفانه به دلیل مسائلی مانند تحریم‎ها و مشکلات بانکی، نه می‌توانیم وارد زنجیره شویم و نه می‌توانیم سرمایه خارجی جذب کنیم؛ فقط می‌توانیم بازارهای خُرد را داشته باشیم».
مزیتی که ترکیه و مالزی دارند
بودن در زنجیره ارزش جهانی، مزیتی است که کشورهایی مثل ترکیه و مالزی از آن بهره برده‎اند و سهم صادرات محصولات دانش‎بنیان خود را به ۱۰ تا ۱۵ درصد رسانده‌اند. اتفاق تلخ این‌که به گفته حافظی، سود اقتصادی برخی محصولات شرکت‌های دانش‌بنیان ما هم به جیب آن‌ها می‌رود: نمونه‌ای داریم که یک شرکت ایرانی، دانش خاصی را در اختیار داشته اما به دلیل نداشتن امکان صادرات، یک شرکت سرمایه‌گذار ترک محصول حاصل از دانش ایرانی را صادرات می‌کند و سودش را می‌برد!
موانع داخلی هم داریم
حافظی ادامه می‎دهد: طبیعتا در صورت قرار گرفتن در زنجیره، شرکت‌های داخلی هم ظرفیت‌های خود را تقویت می‌کنند و وقتی بدانند بازار صادراتی خوبی دارند میزان تلاش و تولیدشان را بیشتر خواهند کرد. اما فعالیت و ظرفیت فعلی آن‌ها در حد صادرات جزئی است. البته به گفته او، مشکلات ما فقط مربوط به تحریم و تبادلات بانکی نیست، بلکه در داخل کشور هم موانعی وجود دارد، مثل: قوانین دست و پاگیر ، دو حوزه پرچالش مالیات و بیمه،  تعدد دستگاه‌های صادرکننده مجوز و … .
امکان افزایش ۵۰ درصدی صادرات
حافظی این را هم می‌گوید که اگر این موانع داخلی و خارجی برداشته شود، می‌توان با یک برنامه ۵ساله، میزان صادرات این حوزه را با ۵۰ درصد افزایش به سالانه ۱.۵ میلیارد دلار رساند، یعنی حدود ۴ درصد صادرات غیرنفتی. هرچند که معلوم نیست تا آن زمان، سهم ۱۵ درصدی ترک‌ها به چه عددی رسیده باشد!
2323


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *