زهره نوروزپور: با آغاز شیوع کرونا در اسفند ماه ۹۸، وزارت خارجه کشورمان اعلام کرد که ایران برای مقابله کرونا نیاز دارد که آمریکا تحریم شرکت هایی که مبادله دارویی انجام می دهد را لغو کند. آمریکا مدعی شد که ایران تحریم نیست و آنها پول را می خواهند که به کشورهای منطقه کمک کنند. این در حالی بود که شرکت هایی که تبادل دارویی را با ایران انجام می دادند از سوی گروه فشار بر ایران تهدید به تحریم شده اند و عملا دست آنها را بسته اند.
با اینحال امروز و در لحظه نگارش این گزارش آمریکا تحریم ها را لغو نکرد و جنگ توئیتری میان این دو کشور همچنان در جریان است. با وجود اینکه ایران با وضعیت تحریم توانسته میزان تلفات این ویروس مرگبار را کاهش دهد اما آمریکایی ها دست بردار نیستند. آنها به زعم خود بر این باور بودند که اگر راه تحریم ها بسته باشد و مانع از وام صندوق بین المللی پول به ایران شوند، می توانند از این طریق ایران را پای میز مذاکره یا حداقل توافقی بکشانند تا بلکه ترامپ برگ برنده اصلی خود را در انتخابات بالا ببرد. اما ایران راضی نشد و آمریکا درتلافی آن تحرکات نظامی و شایعات نظامی را به رسانه ها درز داد تا بلکه باردیگر سایه جنگ بر سر ایران هویدا شود. از آخرین اقدامات مشکوک جوسازی های واشنگتن، ناو آمریکایی در خلیج فارس بود که با بیانیه قاطع سپاه پاسداران مشخص شد که آمریکایی ها تنها به دنبال بهانه جویی برای جنگ و فشار بیشتر به ایران هستند. جوسازی هایی که حتی ترامپ در نشست های خبری خود به آن اشاره ای نکرد.
با اینحال نمی توان گفت که آیا ایران زیر بار فشار حداکثری آمریکا کمر خم کرده است یا خیر این را ما نمی دانیم! اما رفتار رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه اش و بریان هوک غائب که این روزها خبری از او نیست، کمی تامل برانگیز است.
بعد از اینکه پمپئو برای ایران خط و نشان کشید و تهدید کرد که در شورای امنیت کشورها را متقاعد خواهد کرد که تحریم تسلیحاتی ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ را تمدید خواهد کرد، ترامپ در بعد از ظهر همان روز در نشست خبری روزانه خود درکاخ سفید ادعاهایی را درباره ایران مطرح کرد. او در این کنفرانس خبری گفت که ایران دست و پا می زند تا زنده بماند و آنها خواهان توافق هستند ولی جان کری مانع از توافق می شود، کری به ایرانی ها گفته است که صبر کنید ترامپ قرار است ببازد! ان موقع شرایط بهتر می شود! ترامپ همچنین گفت که تهران لب تر کند هزاران ونتیلاتور به ایران سرازیر خواهم کرد که جواد ظریف در پاسخ گفت: خودمان قرار است یکی از صادر کنندگان اصلی شویم، شما اگر دخالتی در کشورمان نکنید بهترین کمک را کرده اید.
تناقض در رفتار لمپنیزم ترامپ نشان می دهد که احتمالا الان پاسخ را می دانیم! فشار حداکثری شکست خورده و ترامپ اینبار واقعا انتخابات را جدی گرفته است چراکه نظرسنجی های سی ان ان نشان از محبوبیت بالای بایدن می دهد. به چند دلیل؛
شکست در مذاکره با کره شمالی؛ شکست در عراق؛ شکست در سوریه، ونزوئلا و روابط با ترکیه، آغوش باز روسیه برای متحدانی که یکی پس از دیگری از سوی ترامپ رانده شده اند و به سوی مسکو می روند! حتی عراق !
تیم دیپلماسی و مشاور امنیت کاخ سفید روزهای سختی را سپری می کنند، آنها در هزارتوی خاورمیانه گیر کرده اند و اخرین ضربه این منطقه به تیم سیاست خارجی ترامپ تصمیم اوپک و کاهش قیمت نفت بود که تمام برنامه های ایالات متحده درباره نفت شل و خلیج فارس را نقش برآب کرد.به همه اینها اضافه کنید فسخ قراردادهای بین المللی … وضعیت داخلی آمریکا با شیوع کرونا بماند برای بعد که از شورش در زندان ها گرفته تا بی خانمان ها و فقرا که غذایی برای خوردن ندارند و اشک پرستاران از نبود تجهیزات و اختلافات سنگین با فرماندران ایالت ها… پس مساله تنها ایران نیست مساله این است که ترامپ می خواهد به هر قیمتی که شده در یک پرونده پیروز شود حتی به قیمت یک جنگ نظامی تمام عیار علیه ایران!
این خلاصه ای از وضعیت سیاسی رئیس جمهور آمریکا و سرگردانی او نسبت به ایران است که برای درک بهتر دو تحلیل و دو نگاه متفاوت را ذیل مطلب از دو رسانه آمریکایی بخوانیم ….اینکه آیا تحریم ها برای امروز است؟ پس تحریم های چهل سال گذشته برای چه بود و چرا همچنان بدون نتیجه برای هر دو طرف ادامه دارد؟
آمریکا به اجماعی بر سر ایران نیاز دارد
هاس لورنس، در پایگاه تحلیلی هیل در همین رابطه می نویسد:
منازعه کنونی پیرامون برداشتن یا برنداشتن تحریمهای ایران در هنگامه کروناویروس بیانگر این واقعیت است که آمریکا پس از چهار دهه از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، هنوز درباره ماهیت رژیم تهران و چگونگی رفتار با آن، اجماعی ندارد.
برای ایران، ما نیازمند چیزی شبیه “اجماع جنگ سرد” دهههای گذشته هستیم، زمانی که دو حزب سیاسی ما توافق کردند که بزرگترین چالش جهانی آمریکا، کمونیسم تحت رهبری شوری است و واشنگتن باید با محدود کردن اتحاد جماهیر شوروی، از خود و متحدانش دفاع کند.
زمان چنین اجماعی درباره ایران مدتهاست که فرارسیده است. از همان زمان که انقلاب ۱۳۵۷، شاه تحت حمایت آمریکا را برکنار و طلیعهدار یک تئوکراسی ضدغربیِ شد، واشنگتن رویکردی آشفته، از همگسسته و پر پیچ و خم را در برابر جمهوری اسلامی دنبال کرده است.
برای رسیدن به اجماعی درباره ایران ضروری است رئیس جمهور منتخب در ماه نوامبر، کمیسیونی دوحزبی از بزرگان سیاست خارجی – وزرای خارجه پیشین، مشاوران امنیت ملی پیشین و غیره- را برای شناخت ماهیت حکومت ایران، شناسایی دقیق چالشهای اعمال شده از سوی آن و ترسیم رویکردی که آمریکا میتواند در برابر آن داشته باشد، تشکیل دهد.
تشکیل این کمیسیون ضروری است چرا که سیاستهای چهار دهه گذشته ما نشان میدهد که ما حتی پیرامون اصلیترین مسائل مربوط به ایران نیز توافق نداریم. این مسائل عبارتند از:
نخست، ماهیت حکومت ایران چیست؟ در تهران یک رهبر عالی، قدرت نهایی را در دست دارد و یک شورای نگهبان غیرانتخابی، نامزدهای انتخابات مجلس را رد صلاحیت میکند و این یعنی حکومت این کشور بیش از آن که دموکراتیک باشد، طرفدار تمرکز قدرت است.
برای چندین دهه بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی ما امید داشتهاند که انتخاب یک رئیسجمهور میانهرو بتواند به ایجاد اصلاحات داخلی و گرمتر شدن روابط با ایالات متحده بیانجامد. اما دیدیم که هیچ رئیسجمهور “میانهرو”، هیچیک اصلاحطلب واقعی نبودند و این نتوانست کارشناسان سیاست خارجی ما را به رها کردن امیدواری بیهودهاشان متقاعد کند.
دوم، پیشران حکومت چیست؟ هنری کیسینجر پیش از این گفته بود که ایران باید تصمیم بگیرد که میخواهد “یک کشور باشد یا یک آرمان.”. اکنون واشنگتن نیز باید تصمیم بگیرد که ایران را یک کشور عادی میداند یا یک آرمان انقلابی سرسخت و تسلیمنشدنی. پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان ایرانی تا کنون، روسای جمهور وابسته به هر دو حزب در آمریکا برای تحریم ایران بر سر پشتیبانی از ترور، بدرفتاری منطقهای و جاهطلبیهای هستهای توافق داشتهاند. آنچه روسای جمهور ایالات متحده درباره آن به توافق نرسیدهاند امکان متقاعد کردن تهران برای دگرش رفتار فرامرزی، کنارگذاشتن خصومت ضدغربی و هموار کردن مسیر عادیسازی روابط ایران-آمریکا است.
سوم، تسلیحات هستهای چقدر ایران را خطرناک خواهد کرد؟ جورج بوش،اوباما و ترامپ همگی تاکید کردند که اجازه نخواهند داد ایران به تسلیحات هستهای دست یابد چرا که ایران هستهای را تهدیدی بزرگ علیه اسرائیل و ایالات متحده میدانند. اما اجماع بر سر این موضوع، تا اندازهای خیالی و غیرواقعی به نظر میآید. در واقع برجامِ اوباما و خروج ترامپ از آن بهترین نماد عدم اجماع واشنگتن بر سر ایران است.
“فشار حداکثری” علیه ایران در هنگامه کروناویروس میتواند نتیجهای وارونه و به زیان ترامپ داشته باشد
رابرتسون دومینیک جان ، در وب سایت شبکه خبری سی ان ان نوشت:
“فشار حداکثری” یا “تروریسم دارویی”؟! رهبران ایران، ایالات متحده را به فلجکردن نظام پزشکی این کشور در هنگامه همهگیری کروناویروس متهم میکنند- و این اتهام موجب شده توجه و موشکافیهای جهانی درباره رفتار آمریکا تحت این بحران افزایش یابد.
متهم کردن سایرین توسط کشورهایی مانند ایران درسختیهایشان، رفتار تازهای نیست. رهبران ایران از زمان رویکار آمدن در چهل سال پیش تاکنون آمریکا را مقصر مشکلات کشورشان دانستهاند. اما آنچه امروزه ایالات متحده با آن روبروست، کاملا متفاوت است. همهگیری کروناویرس جدید، خطرات را افزایش داده و خشم دیگران علیه سیاستهای ترامپ را برانگیخته است.
به جز ایران؛ رهبران ونزوئلا و کوبا نیز خواهان برداشته شدن تحریمهای آمریکا هستند، تحریمهایی که دسترسی آنها به سیستمهای مالی جهانی را مختل کرده است. این اتهامات پیامدهای ویرانگری برای آمریکا به همراه دارد و میتواند اعتماد جهانی به واشنگتن را کاهش داده و نتایج وارونهای برای روسای جمهور آتی این کشور داشته باشد.
کارشناسان میگویند که تحریمها قطعا گسترش بحران سلامت را به همراه دارد. صنم وکیل، کارشناس امور ایران در چتهام هاوس، میگوید: “ایران با مانعی مثل تحریمها روبروست که از دسترسی آن به ارزهای خارجی مورد نیاز برای خریداری تجهیزات پزشکی- ماسک یا هر اقلام مورد نیاز برای مراقبت از مردم این کشور- پیشگیری میکند.”
دکتر انسیه بصیری تبریزی در موسسه خدمات متحد سلطنتی انگلیس باور دارد که برغم معافیتهای بشردوستانه، تحریمهای آمریکا سیستم مراقبت سلامت ایران را با کمبود مواجه و آن را در برابر کروناویروس آسیبپذیر کرده است. “آنچه کووید انجام داد این بود که همانند سایر بحرانهای وخیمکنندهی شرایط، فقط شرایط موجود را بدتر کرد”.
دکتر محمدحسن بنیاسد، مدیرعامل هتل بیمارستان گاندی سال گذشته به سی ان ان گفته بود که “تحریمها اولین مشکل در کشور و سیستم ما هستند. ما نمیتوانیم پول انتقال دهیم و آمادگیهای لازم برای جراحیها را فراهم کنیم. این برای بیماران بسیار دشوار است و میتواند به مرگ برخی از بیماران بیانجامد.”
فشار حداکثری در هنگامه کروناویروس میتواند نتیجه وارونهای به زیان آمریکا داشته باشد. به گفتهی صنم وکیل، پیامهای کمکرسانی آمریکا به ایران دیگر قانعکننده و طنینانداز نیست و تحریمهای این کشور شوک روانی بر مردم ایران وارد کرده است.
“من فکر میکنم یک ایرانی که از دیرباز ایالات متحده را قدرتی رئوف و با شفقت میدانست که در مواقع بحرانی از سایر کشورها مراقبت میکند اکنون یک آمریکای ناسیونالیست میبیند.” “به باور من تحریم ها، افزودن بر چالش های کنونی مردم عادی ایران است. آنها اکنون پی میبرند که واقعا تنها هستند.”
تبریزی میگوید: چه بسا هدف واقعی ترامپ یا پمپئو این نباشد، اما ادامهی سختگیری علیه ایران – به قیمت جان مردم- به نفع سیاستهای تندروهای ایران است، تندروهایی که در پی عمیقتر کردن اختلاف بین آمریکا و ایران هستند.
صنم وکیل میگوید پیامد فشار ادامهدار میتواند تندروتر شدن ایران باشد. “(کروناویروس) فقط میتواند عاملی در راستای کمک به فرصتجویی آنها (تندروها) باشد” و آنها میتوانند برای پیشبرد اهداف خود بر روی بحرانها سرمایهگذاری کنند. “اما در ژوئن سال آینده، هنگامی که انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود، سیاستمداران محافظهکار بر ایران سلطه خواهند یافت و اصلاحطلبان به حاشیه رانده خواهند شد.”
آنچه دراین هنگامه حساس شیوع کروناویروس، شرایط را برای ایالات متحده دردسرساز میکند این است که جهان نه تنها آمریکا را زیرنظر دارد بلکه منتظر اقدام این کشور هم هست. روسای جمهوری پیشین آمریکا رهبری جهان را در مواقع بحرانی به عهده گرفتهاند، مثلا رهبری اوباما در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ میلادی. اما ترامپ در آزمون یک همهگیری نتوانسته چشمداشتهای بینالمللی را برآورده کند.
مقامات غربی همچنان شیوع کروناویروس را یک “جنگ” میدانند. برخی از قویترین متحدان اروپایی آمریکا نه تنها با سیاست ترامپ در برابر ایران مخالف هستند بلکه ایالات متحده را به دزدیدن اقلام پزشکی سفارش شده از سوی خودشان نیز متهم کردهاند. کشورهایی مانند چین و روسیه برای کمک به کشورهایی که شرایط شیوع در آنها وخیمتر است پا پیش گذاشتهاند و از فرصتهایی که ترامپ آنها را هدر داده، به خوبی بهرهبرداری کردهاند.
و حالا نقطه سرخط
به گزارش خبرآنلاین، با توجه به دو تحلیلی که از سوی اداره کل رسانه های خارجی منتشر شده، دو مساله قابل تامل است، هردو کشور در زیان هستند اما هیچیک از مواضع خود عقب نشینی نمی کنند. این در حالی است که پس از شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی احساسات ضدآمریکایی مردم ایران و منطقه نسبت به سیاست های واشنگتن تحریک شده و شدت بیشتری به خود گرفته است. ایرانی ها امروز خواهان انتقام هستند و ترامپ با اقدام تروریستی خود علیه ایران و تشدید فشار حداکثری،بر سیاست های خصومت آمیز گذشته تاکید دارد. رئیس جمهور آمریکا اگر ترامپ نباشد،ظاهرا کار سختی در پیش دارد اگر هم ترامپ باشد که دور تصادعدی خصومت ها دور از ذهن نیست.آب تحریم ها از سر ایران گذشت و ترامپ هم این را می داند رخ ترامپ در حال فرستادن سرباز به سمت ایران است….
۲۳/ ۳۱۰ ۳۱۰
منبع : خبر آنلاین
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ