در حال فراخوانی آگهی های بیشتر ...
با ثبت آگهی سریع در صفحه اول گوگل قرار بگیرید و مشتریان خودتان را سریعا افزایش بدهید***** با متد جدید و پیشرفته

درج آگهی رایگان

حمیدرضا عزیزخانی بیجار

حمیدرضا عزیزخانی بیجار

آگهی رایگان
  • وسایل شخصی متفرقه
  • قیمت کل : رایگان
  • email
  • تاریخ ثبت آگهی : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
  • آخرین بروز رسانی : ۱۴۰۲/۰۸/۰۱
  •    کردستان چوبی
  • 8940 بازدید

بسم الله رحمن الرحیم باسلام خدمت همه عزیزان و دوست داران دیار گروس بزرگ مردی بنام حمیدرضا عزیزخانی که دوستی و باوفایی و مردانگی وپهلوانی او زبان زد عام وخاص است در دیار بیجار گروس شاید زندگینانه او کمتر مورد نگارش قرار گرفته ،به همین منظور لازم میداریم حداقل نام این رفیق عزیز سفر کرده در فضای مجازی برای آیندگان باقی بماند . همین مطالب ساده فقط یک بهانه برای زنده نگه داشتن یک اسم است . ( همیشه در مورد خودش میگفت :دوستی که بیاد دوستان است) شرح مختصری از زندگی نامه این دوست عزیز در سال 1354چشم به جهان گشود و دوران کودکی را به سرعت سپری کرد و بعداز گذراندن 5سال در دبستان ارشاد بیجار وارد دوران راهنمایی شد چهره ای خاص داشت همیشه بشاش و خندان یادش بخیر ! شبیه ژاپنی ها بود . خودش به شوخی میگفت ژاپن فامیل داریم خیلی غیرتی و در دوستی واقعا سنگ تمام میگذاشت .شوخ طبع و خون گرم بود . در18سالگی پدرش را از دست داد و تمام مسعولیت برادران و خواهران و مادرش برعهده این بزرگ مرد گذاشته شد و نان آور خانه شد و همزمان ادامه تحصیل داد ودیپلم گرفت و وارد دانشگاه شد . و با تمام سختیهای زندگی جنگید و خانواده را با سرفرازی بالا برد و درسال 1376ازدواج کرد.و زندگی گرمی هم داشت. و یک خاطره ! بااین که در دوران نوجوانی سن کمی داشت ولی با زور و ستم مخالفت میکرد یادم هست یک نفر قلدر و زورگو مدرسه داشتیم بنام ع ح شناس ، یک روز گفت من باید روی این زور گو رو کم بکنم به همین خاطر برای بعداز ظهر همان روز قرار کشتی گیری با همون فرد گذاشت و تمام بچه های مدرسه بعداز ظهر داخل باغهای بالا بیجار جمع شدن . همان روز مقدار زیادی عسل خورد و در حرکتی باور نکردنی توانست حریف خود را بالای سر ببرد و به زمین بکوبد بیچاره حریفش از اون موقع مثل موش و ترسوترین فرد شد .و تمام مدرسه را از شر یک نفر زور گو نجات داد. در مراسم عزاداری امام حسین ع مثل یک شیر زیر علم میرفت و به تنهایی علم چند صد کیلویی را بلند میکرد . اهمیت زیادی به ورزش میداد و اغلب در ورزشهای باستانی شرکت میکرد . وعلاقه خاصی به شنا داشت و آن زمان بدلیل نبود استخر در بیجار مجبور بودیم 25کیلومتر با مینی بوس طی کنیم تا به رودخانه قزل اوزن بیانلو برسیم . همچنین علاقه خاصی به کوه نوردی داشت ،زمانی که کوه همزه عرب بیجار به شکل الان نبود ساعت 4 صبح از بیجار پیاده راه می افتادیم و قبل از ظهر بالای قله بام ایران بودیم و بعداز زیارت امام زاده حمزه عرب دوباره همان مسیر را پیاده تا بیجار میامدیم و اون موقع غروب شده بود. آقای حمید رضا عزیزخانی دوستی دلسوز و با وفا و واقعا قهرمان بود . و واقعا یک الگو بود پدری دلسوز برای 3فرزند خود بود حیف که آفتاب زندگیش زود خاموش شد ودر12 فروردین سال 1391بعد از چند ماه بستری دربیمارستان سنندج سرانجام در بیمارستان همدان به دلیل دیابت با کوله باری از مردانگی ،این جهان فانی را ترک کرد و به ایزد منان پیوست . روحش شاد ونامش تا ابد باقی دوستی که همیشه بیاد دوستان است

هیچ دیدگاهی برای این آگهی ثبت نشده است

اولین دیدگاه را شما برای این آگهی ثبت کنید

جهت ارسال دیدگاه باید وارد حساب کاربری خود شوید

logo-samandehi
  ثبت آگهی رایگان